جعفرزاده، امام­قلی (28 بهمن ۱۳۲۴- 1 دی ۱۳۶۰)، فرماندار شهرستان شهرکرد، شهید ترور و شهید شاخص بسیج کارمندان.

امام­قلی در یک خانواده متدین و مستضعف، در شهر سامان از توابع استان چهارمحال و بختیاری، با نذر و نیاز و توسل پدر و مادر خود به ائمه^(ع) به دنیا آمد. پدر ایشان یونس­علی کشاورزی بود و مادرش جان جان گل­محمدی سامانی نام داشت(معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، ص ۲۱۸). پدر و مادر متدین وی، از همان سنین کودکی تنها فرزند خود، بذر محبت به اهل بیت^(ع) را در دل ایشان کاشته­اند و به مدت هفت سال ایشان را کفن پوش امام رضا^(ع) نموده و لباس سفید به تن ایشان پوشانده و به اندازه موهای سرش سکه به حرم امام حسین^(ع) ریختند(بنیاد شهید و امور ایثارگران استان چهارمحال و بختیاری).

امام­قلی تحصیلات دوره ابتدایی خود را سال ۱۳۳۷ در مدرسه دهقان و راهنمایی را در سال ۱۳۴۰ در زادگاه خود سامان به پایان رسانده­، اما به دلیل نبود وجود مدرسه متوسطه در سامان، تحصیلات خود را در دبیرستان ادب شهر اصفهان به اتمام رساند. در سن ۱۷ سالگی پدر خود را از دست داد و ادامه زندگی دوران جوانی خود را با مادرشان سپری نمود. سال ۱۳۴۵ به خدمت سربازی اعزام شد و به عنوان سپاه دانش به امر تعلیم و تربیت مشغول شدند و در دوران سربازی، همواره یک سپاهی دانش ممتاز بود(جان­نثار، ص ۳۳).

ایشان بعد از طی دوران سربازی، در سال ۱۳۴۷ به استخدام کارخانه ذوب آهن اصفهان در آمده و بعد از گذراندن یک دوره یک ساله مهارت­های فنی توسط کارخانه، به کار مشغول شد. او در شهریور سال ۱۳۴۷ با خانم بانو ریاحی سامانی ازدواج کرد که حاصل این ازدواج دو پسر(حسین و مهدی) و یک دختر(لعبت) بود. در سال ۱۳۴۹ برای دیدن یک دوره یک­ساله فنی از طرف کارخانه ذوب آهن عازم کشور شوروی شده و کمتر از هشت ماه دوره را طی و به ایران مراجعت می­نمایند. بعد از بازگشت از شوروی دوباره فعالیت خود را در کارخانه از سر گرفت.

جعفرزاده از دهه ۱۳۴۰ و دوره دبیرستان، وارد صحنه سیاسی شده و فعالیت­های پنهانی ضد حکومتی خود را شروع نمود. از دوستان هم دوره­ای ایشان در دوره سربازی در سپاه دانش، نقل شد که در سال ۱۳۴۶، ایشان عکس امام^(ره) را به آنها نشان می­داد و می­گفت روزی این زعیم عالی­قدر حکومت اسلامی را پیاده خواهد کرد((بنیاد شهید و امور ایثارگران استان چهارمحال و بختیاری، مصاحبه با خانواده و دوستان شهید).

وی طی دوران پیش از انقلاب، همواره با مبارزان اصفهان و چهارمحال و بختیاری از جمله آیت الله طاهری(امام جمعه اصفهان از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۸۱)، حجت الاسلام میرزایی(امام جمعه وقت زرین­شهر)، آقایان سید علی اکبر پرورش(از مبارزان قبل انقلاب و وزیر آموزش و پرورش سال­های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳) و دوستانی از جمله حسین­علی ترکی هرچگانی(شهادت بهمن ۱۳۶۰) ارتباط نزدیک داشت. در دوران قبل از انقلاب، با وجود جو استبدادی حاکم، در زمینه برگزاری نمایشگاه کتاب در شهرهای مختلف مانند فولادشهر، شهرکرد، سامان، تلاش­های زیادی نمود. و با توجه به اهمیتی که به کارهای تشکیلاتی می­داد، جلسات مختلفی با افراد مختلف و نیروهای مکتبی در زمینه رواج فرهنگ دینی و کاهش آثار فرهنگ مبتذل رژیم پهلوی، در فولادشهر برگزار نمود. او بارها اعلامیه حضرت امام خمینی^(ره) را مخفیانه و با چابکی، زیرکی و بدون ترس از عوامل ساواک به کارخانه ذوب آهن اصفهان برده و پخش می­کرد. در چهلمین روز شهادت حاج­آقا مصطفی خمینی، در حالی که در مجلس عزا و سخنرانی­­های مسجد سید اصفهان که به این مناسبت برگزار شد، شرکت ­کرد، دستگیر شد(همان).

ایشان در سال ۱۳۵۸، به مدت ۸ ماه به سمت مدیریت انتظامات شهر صنعتی فولاد شهر انتخاب شد. در زمستان سال ۱۳۵۸ به عضویت جهاد سازندگی شهرکرد درآمد، اما بعد از ده ماه خدمت، با توجه به حساسیت شرایط، دوباره به انتظامات شهر صنعتی فولادشهر برگشت. در ادامه و با شکل­گیری سپاه، طی سال ۱۳۵۹، مدتی به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و در اطلاعات سپاه مشغول خدمت گردید. در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۶۰، با توجه به شایستگی­ها و توانمندی­هایی انقلابی، مدیریتی و اجرایی، برای انجام فعالیت­های اجرایی و کمک به رشد و توسعه شهرستان زادگاه خود، از شرکت ملی ذوب آهن اصفهان به وزارت کشور منتقل و با حکم وزیر کشور وقت(سید کمال­الدین نیک­روش)، به فرمانداری شهرستان شهرکرد منصوب شد(همان، سند شماره ۴۱۱).

جعفرزاده، در اول دی ۱۳۶۰ به همراه مجتبی استکی(مبارز انقلابی و نماینده مردم شهرستان شهرکرد در مجلس شورای اسلامی)، بعد از بازدید از جبهه­ها، تصمیم گرفتند به حرم مطهر امام رضا^(ع)، مشرف شوند، پس از زیارت و کمی استراحت در شهر مشهد موقع خروج از اقامتگاه خود، مورد شناسایی قرار گرفته و در چهارراه خواجه ربیع مشهد مقدس، به دست منافقین کوردل  بر اثر اصابت ترکش نارنجک ترور و به شهادت رسید . پیکر ایشان در زادگاهش شهر سامان به خاک سپرده شد(خبرگزاری ایرنا، کد خبر: ۸۱۲۸۴۵۶۶).

در زمینه ویژگی­های شخصیتی و سابقه مذهبی و انقلابی ایشان روایت­های مختلفی آمد. به­گونه­ای که از دوستان نزدیک شهید، نقل شد که امامقلی از همان کودکی، در کارهای کشاورزی همراه خانواده بود. همه اعمال­شان به خاطر خدا و انقلاب بود. از اوایل دهه ۵۰ و زمانی که هنوز مبارزات علنی با رژیم طاغوت هنوز شروع نشده بود و درک این مفهوم برای بسیاری با وجود جو خفقان و امنیتی موجود، دشوار بود، ایشان اصرار بر شکل­گیری انقلاب داشتند و به صراحت می­گفتند طولی نمی‌کشد که امام می‌آیند و انقلاب اسلامی پیروز می‌شود. نسبت به انجام صحیح امور مذهبی، نماز اول وقت و قرائت قرآن بسیار حساس بودند و در زمینه برگزاری جلسات قرائت و تفسیر قرآن اهتمام زیادی داشتند. از همان ابتدا چهره واقعی منافقان کور دل برای ایشان هویدا شده بود و بارها عین جمله امام^(ره) که فرمودند "منافقین بدتر از کفارند" را تکرار کردند. زمانی که در مسجد سید اصفهان مراسم چهلم حاج آقا مصطفی برگزار شد، زمانی که ایشان به همراه برخی دوستان که در آن مراسم شرکت داشتند توسط مأموران ساواک شناسایی و دستگیر شدند، ایشان هرچه مدرک پیش خود داشت را جویده و قورت داده تا دست آنها نیفتد. با توجه به اعتقادات مذهبی شهید، ایشان در هنگام تغییر ساعت در بهار و پاییز، ساعت مچی خود را که روی ساعت شرعی تنظیم بود، تغییر نمی­داند. ایشان یک الگوی اخلاقی مناسب بوده و اعمال و رفتار ایشان یادآور زندگی شهید رجائی بود. در فعالیت­های اجتماعی شهر سامان همواره مشارکت داشتند، همیشه همراه و غم­خوار مردم بودند، خود را تافته جدا بافته و برتر از دیگران نمی­دانستند و روح تعاون و همکاری، همواره در ایشان متبلور بود(بنیاد شهید و امور ایثارگران استان چهارمحال و بختیاری، مصاحبه با دوستان شهید). ایشان در دوران مسئولیت خود، همواره به مردم و زیر مجموعه خود توصیه می‌کرد که از روحانیت مبارز دفاع کنید، همیشه شهادت خود را از خدا آرزو می‌کرد و در قبال خون شهدا  احساس تعهد می‌کرد. ایشان تأکید داشتند که "ما ناظری مثل خدا، ائمه و شهدا داریم. ملائکه موکلی که، هر شخص دو ملائکه موکلشان است و کارهایشان راکه انجام می‌دهند، اینها شاهد هستند. فکر نکنید که اگر بازرس نیست، اگر کسی نیست که کار شما را درآن لحظه مورد بازرسی قرار دهد، شما آزاد هستید. در ابتدای هر کاری اول قصد قربت کنید و به نیت این­که خدمت به خدا و خلق خدا می کنید، آن کار را شروع کنید"(اداره اسناد و انتشارات بنیاد شهید استان چهارمحال و بختیاری، مصاحبه با خانواده و دوستان).

او تمام مال و جان خویش را فدای مکتب اسلامی ساخته بود. لحظه‌ای از یاد خانواده‌های زندانی، تبعیدی و خانواده‌های بی‌سرپرست و مستضعف غافل نمی‌شد. با انجمن مددکاران و صندوق قرض‌الحسنه اصفهان همکاری داشت(همان). بعد از پیروزی انقلاب نیز با توجه به جو حاکم و فعالیت گروهک­های مختلف، به خاطر بصیرت و شناختی که نسبت به جریان­های مختلف داشت ، همواره اقدام به روشنگری می­نمودند. به گونه­ای که با توجه به این­که در اوایل انقلاب بسیاری از مردم به دلیل عدم برخورداری از دانش و سواد کافی، از ولایت فقیه اطلاعات کافی نداشتند، ایشان که به معنای واقعی کلمه، مقلد امام^(ره) و معتقد به ولایت فقیه بودند و با تمام عشق و علاقه­ای که به امام^(ره) داشتند، تلاش زیادی در زمینه تشریح آن برای عامه مردم داشتند و یکی از جملاتی که ایشان در ۱۳۵۸ ش بر آن تأکید زیادی داشتند، این بوده که "مردم ولایت فقیه یک واقعیت است. بپذیرید این واقعیت را"(علی بابایی و نافیان). همچنین در اوایل انقلاب که حجم زیادی ازحملات ناجوانمردانه منافقین و ملی­گراهای دروغین، متوجه آیت­الله مظلوم دکتر بهشتی و سایر شخصیت­های انقلاب بود، ایشان به دفاع از حقانیت آنان می­پرداخت و بیان کردند که "روزی شهید بهشتی و حقانیت حزب جمهوری بر مردم ثابت می‌شود"(پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری، کد خبر: ۴۷۳۰۴۴).

مأخذ: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان چهارمحال و بختیاری، پرونده شهید امام­قلی جعفرزاده سامانی، اسناد، گواهی­ها، احکام، پرسشنامه­ها و مستندات مربوط به شهید؛ پایگاه اطلاع­رسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران، آدرس اینترنتی:http://www.isaar.ir/fa/news/341456؛ پایگاه خبری نوید شاهد چهارمحال و بختیاری، آدرس اینترنتی: https://shahrekord.navideshahed.com/fa/news/473044/؛ جان­نثار، محمد، خادمان عرشی: یادمان شهید شاخص بسیج کارمندان کشور، شهید غلامعلی نیکخواه، تهران: سامان دانش، ۱۳۹۴ ش؛ خبرگزاری ایرنا، آدرس اینترنتی:https://www.irna.ir/news/81284566/؛ علی­بابایی، جمشید و نافیان، حسین، خاکیان افلاکی، زندگی­نامه، خاطرات و وصیت­نامه ۷۱ شهید دفاع مقدس استان چهارمحال و بختیاری، شهرکرد: انتشارات اداره حفظ آثار و نشر ارزش­های دفاع مقدس، ۱۳۹۸ ش؛ معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، سرخ لاله­های زردکوه ۱، شهرکرد، انتشارات سدره المنتهی، ۱۳۹۱ ش؛ معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان، سرخ لاله‌های زردکوه ۲(سرداران، ایران، فرماندهان و سرافرازان شهید استان چهارمحال و بختیاری)، شهرکرد، انتشارات سدره المنتهی، ۱۳۹۳ ش.

/ محمد نیکخواه/